خاطرات داوود رشیدی از زنده یاد استاد ، شاعر سینمای ایران ، علی حاتمی
علی حاتمی را از دانشکده هنرهای دراماتیک، وقتی جوانی لاغراندام و با استعداد و خونگرم بود میشناختم. بعد نمایش «حسن کچل» او را به روی صحنه بردم و بعدها او برایم مثل یک برادر کوچکتر شد. با هم دوستان خوبی بودیم و دوستان خانوادگی شدیم و لیلی و لیلا با هم بزرگ شدند.
* از نمایش «حسن کچل» بگویید.
رشیدی: خب، خیلیها فکر میکردند چون من خارج از کشور درس خواندم نمیتوانم در کارگردانی نمایش «حسن کچل» که صد در صد ایرانی و با شعر و آهنگهای عامیانه بود موفق باشم، اما کار خوبی شد در تالار 25 شهریور آن زمان - سنگلج فعلی - اجرا کردیم، خیلی هم موفق بود. یاد پرویز فنیزاده، اسماعیل داورفر، یدالله شیراندامی و دیگران گرامی باد.
* آقای رشیدی فکر میکنید مهمترین ویژگی آثار علی حاتمی چیست که بعد از تمام این سالها هنوز هم جزو آثار شاخص سینما و تلویزیون محسوب میشود؟
رشیدی: میدانید من وقتی مسئول واحد نمایش تلویزیون بودم، علی حاتمی دو اثر ماندگار به نامهای «داستانهای مولانا» و «سلطان صاحبقران» را ساخت.
ویژگی حاتمی اول ایرانی بودن بود، بخصوص در آن سالها که سینما و تلویزیون به نوعی یک کالای وارداتی بود. او سبک ایرانی خاص خودش را داشت و به این دلیل آثارش ماندگار شد. او در کنار نبوغ ذاتی خود وسواس و دقت عجیبی داشت. در آثارش تاکید داشت که تمام وسائل صحنه متعلق به زمانی باشد که قصه در آن زمان روایت میشود، حتی وسائلی که شاید درست هم در کادر دیده نشود. یکی از دلایلی که کارهایی مثل «هزار دستان» را درخشان و ماندگار میکند این است که بازیگران و عوامل درست در کنار هم چیده میشوند. این اتفاقات در آثار هنری اهمیت زیادی دارد.
* فکر نمیکنید کسی جز علی حاتمی نمیتوانست شماها را کنار هم قرار دهد؟
رشیدی: بله همینطور است. اگر امکانات حال حاضر برای فیلمسازی مثل علی حاتمی فراهم می شد، قطعا شهرت جهانی پیدا میکرد. الان ارتباطات جهانی خیلی زیاد شده. حیف شد که علی حاتمی زود از بین ما رفت.
" تولد ۲۳ مرداد ۱۳۲۳ - درگذشت ۱۵ آذر ۱۳۷۵ "